گروهی از روان شناسان و روان پزشکان مشهور جهان معتقدند:
(( عوامل اجتماعی وابسته به فقر بشر ، در وابستگی انسان به مواد افیونی موثر هستند و میزان بروز اعتیاد در گروه های پایین اجتماعی/ اقتصادی ، بالاتر است. بنابراین در جامعه ، اعتیاد معلول استرس و فشارهای روانی می باشد. دکترکاپلان و سادوک ، استفاده از هروئین را بعنوان ضد اضطراب برای پوشاندن احساس پایین بودن ، احترام به نفس ، درماندگی و ناتوانی و جهت کنترل بر موقعیت زندگی ، قلمداد می کنند )).
نقش گروه همسالان و فشار جمعی در محیطهای جوان ، در گرایش آنان به مواد مخدر بسیار حائز اهمیت است. افراد ، در دو جهان زندگی می کنند: 1- خانواده 2- جهان همسالان.
نوجوانان به راهنمایی و همکاری ، اعتماد ، انضباط ، درک متقابل ، دلسوزی و محبت نیازمندند. کوتاهی و کاستی در هر کدام ، باعث گرایش فرد به غیر از والدین و خانواده و یافتن آن نقطه در فرد دیگری می شود یا به نوعی به دوست و همسالان گرایش پیدا می کند. گاهی نفوذ بسیار بالای همسالان در زندگی جوان ، ممکن است ناشی از مورد توجه واقع نشدن در خانه یا به دلیل جذابیتهای گروه همسالان باشد و از آنجا پیوند جوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر شده و همسالان در رشد روانی آنها نقش حساسی می یابند. بنابراین ، اولین عاملی که باعث جذب جوانان به محیطهای غیر از خانواده و خانه می گردد ، عدم رابطة صحیح والدین و افراد خانواده می باشد ، که در این صورت جوانان اولین گام را به سوی گروه همسالان بر می دارد و زمینه برای لغزیدن در جادة انحراف و کجروی فراهم می شود.
بطور کلّی ، پیشگیری به سه نوع اولیه/ ثانویه/ و ثالث ، تقسیم می شود. نوع اولیه ، افراد عادی را از تجربة مصرف مواد مخدر باز می دارد یا آن را به تاخیر می اندازد. مخاطبان ثانویه ، افرادی هستند که پس از مصرف مواد ، هنوز علایم بیمارگونه ای نشان نداده اند ، اما در معرض خطر ابتلاء به مشکل قرار دارند. پیشگیری ثالث ، برای گروه هایی متمرکز است که مشکلات ناشی از مصرف مواد مخدر به همراه مسائلی چون گریز از مدرسه یا خانه ، مشکلات یادگیری و یا جرم و جنایت را دارا می باشند. بطور کلّی ، آشنایی زودرس با مواد مخدر ، یک عامل مخاطره آمیز جهت سوء استفادة آتی از مواد است. جوانان دارای شرایط ذیل ، در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار دارند:
1- افرادی که والد یا والدین مبتلاء به اعتیاد دارند.
2- افرادی که در کودکی ، قربانی آزار و اذیت دیگران قرار گرفته اند.
3- افرادی که ترک تحصیل کرده اند.
4- افرادی که از مدرسه فرار کرده اند.
5- افرادی که اعمال خشونت بار و یا تخلّف در رفتار دارند.
6- افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند.
در خصوص پیشگیری ، بدیهی است کلیّة متغیرهایی که در امر تکوین و پیدایش اعتیاد و قاچاق مواد مخدر دخیل هستند ، بایستی زمینه های تاثیر گذاریشان کاهش یافته و رفته رفته خنثی گردد تا ضریب اطمینان قابل اعتمادی برای پیشگیری از اعتیاد و قاچاق مواد مخدر فراهم گردد.
اصول کلان در پیشگیری عبارتند از:
1- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، باید به گونه ای طراحی شود که موجب تقویت عاملهای بازدارنده گردد و عوامل مخاطره آمیز را تضعیف کند.
2- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، باید همة انواع سوءمصرف دارویی را مورد هدف قرار دهد.
3- برنامه های پیشگیری از اعتیاد ، این مهارت را به افراد آموزش دهد که در مقابل پیشنهاد سوءمصرف مواد ، از خود مقاومت نشان دهند.
4- برنامه های پیشگیری ، باید دربرگیرنده مباحثه های متقابل بین جوانان باشد.
5- برنامه های پیشگیری ، باید دربرگیرنده والدین ، مراقبان کودک و نوجوان باشد.
6- برنامه های پیشگیری ، باید طی دوران مدرسه نیز وجود داشته و مدت آن طولانی باشد.
7- برنامه های پیشگیری ، باید کودک ، نوجوان و خانواده را تواماً دربرگیرد.
8- برنامه های پیشگیری ، باید برنامه های اجتماعی را که شامل یک رشته اقدامات و تغییر رویّه ها و سیاستهاست ، دربرگیرد.
9- جهت پیشگیری در همة انواع مُدلهای پیشگیری ، به اُلگوهای رفتاری قوی تر نیاز است.
10- همة دانش آموزان ، باید توانایی رسیدن به فرصتهای پیشنهادی مدرسه را داشته باشند.
11- در یک جامعة قانون مدار ، برنامه ریزی های پیشگیری ، باید به ماهیت خاص مسئلة سوءمصرف مواد ، اشاره کند.
12- هرچه سطح احتمال خطر ابتلاء به اعتیاد در جمعیت هدف ( جمعیت مورد نظر ) بیشتر و بالاتر باشد ، تلاشهای پیشگیری باید با شیوه ای پرقدرت در سنین پایین تر آغاز شود.
13- برنامه های پیشگیری ، باید براساس سن ، طراحی شود.
65.76.73.82.69.90.65.45.78.65.83.73.82.90.65.68.69.72